سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مومن بودن به ریش نیست!

صفحه خانگی پارسی یار درباره

مرّو کراما...

بسم الله

قطره ای از دریای حرفهایم! ولی چه کنیم که یا باید سلام کنیم یا مرو کراما...

به بهانه ی بعضی امر به معروفها و نهی از منکرها!

مقدمه ی 1:

چند هفته پیش توی یکی پارکهای اصفهان شاهد اتفاق جالبی بودم.شاید مطرح کردنش دور از ادب باشه ولی لازمه!

دو تا زن و شوهر که با هم دوست بودند به اتفاق هم اومده بودن پارک. خانمها چادری و آقایون ظاهر غیر دینی نداشتند. وسط پارک زیر اندازی انداختند و نشستند و تخمه ای و هندوانه ای و... چند دقیقه نگذشته بود که صدای قهقه ی خانمها پارک رو برداشت. علاوه بر صدای بلند خنده ، صحبت کردنشان هم بسیار بلند بود! بهتره بگم فریاد زدنشان! خب بخاطر همین به راحتی شنیده می شد که چه چیزهایی رد وبدل می شود در بین این خنده ها. جالبتر ازین موضوع بحث بود. چند روز قبل از این ماجرا یکی از آقایون برای آقای دومی ریزه کاریهایی که در ارتباط زناشویی با همسرش در شب قبل داشتنه اند را تعریف کرده بود و این آقا هم گذاشته بود کف دست خانوم خودش! و حالا این خانم آقای دومی که ادعای خواندن کتابهای مربوط به روابط **** رو داشت ، در حال نصیحت آقای اولی در مورد نوع ارتباطش با خانومش اونم تو پارک وسط مردم و با استفاده از کلمات زننده ای بود! و خانوم آقای اولی هم تایید می کرد! بماند که ما چه برخوردی کردیم با اینها...


مقدمه ی 2: جوانتر که بودیم ازین کتابهای غرب شناسی و فلسفه و غرب و اینها که می خواندیم شخصی را شناختیم به اسم ماکیاولی! ته حرفش هم این بود که هدف وسیله را توجیه می کند! و ما هر مثالی می آوردیم مکتب این بابا توجیه می کرد که من هدفم خوبه! حالا اگرم گند زدم به جایی و چیزی و کاری و اینا فدای سرم و هدفم! حتی اگر هدف کوچکم هدف والاتری را زیر پا گذاشت اشکالی ندارد


مقدمه ی 3: یه مکالمه ای رو برای یه داستانی نوشتم که اینجا بازنقلش می کنم: (نقل به مضمون(

مرد: بهتر از تو نباشه خوشکله ها! ببین چه خوب آرایش کرده. از رنگش پیداس از محصولات *** استفاده می کنه. اینجوری به تو هم میاد

زن: بهتر یا بدتر بودنش مهم نیس! تو نباید به زن نامحرم نگاه کنی!

مرد: دکی! من متاهلم بابا! شومام زنمی! این حرفا واسه بچه مجرداس! هیشکیم واس ما شوما نیمیشه! بعدم من اینو واسه خودت گفتم که چیکارکنی! وگرنه به من چه اصن!

زن: من کاری به این حرفا ندارم. و حتی کاری به اینکه ازین حرفت بدم اومد، ولی حکم خدا مهمتر از هرچیزیه... خدا گفته نامحرمو نباید نگاه کرد ما هم باید بگیم چشم.

مرد: ینی تو به من اعتماد نداری؟

زن: حرف اعتماد نیس عزیز دلم. بحث، بحث حکم خداست.حکم خدا مطلقه ، کاری به اینکه تو متاهلی یا مجرد یا حتی علت کار نداره. منم چون دوستت دارم اینجوری دارم میگم

....


و اما ذی المقدمه:

چندیست که بحث امربه معروف و نهی از منکر داغ شده! هر کسی خودش رو موظف به این امر می دونه و بعضی هم از هر روشی برای این کار استفاده می کنن(رجوع به مقدمه ی دوم و سوم) آبروریزی، سب و فحش، فتنه، افشای راز و چیزای دیگه که حتی دوس ندارم بش فکر کنم.ادامه با خواننده...


نوع ورود به بحث و تذکر و اصلا مجوز ورود به بعضی بحثها نیاز به فهم درست از روابط اجتماعی و بیان و گزینه ی سومی به اسم شعور داره! (رجوع به مقدمه ی اول)


اینکه ما هر چیزی را یاد گرفتیم و به معلوماتمون اضافه شد سریعا به دنبال مصداق برای آن باشیم و به جای اینکه به گوشه ای از معلوماتمان اضافه اش کنیم و در زمان لازم از اون استفاده کنیم اون رو به یک عینک تبدیل کنیم و بزنیم به  چشممان و هر مسئله ای را از آن پشت بنگریم نشانه ی بی ظرفیتی در علم آموزیست! (رجوع به مقدمه ی اول و دوم و حتی سوم)


بضی تلنگرها واقعا تلنگر است! ولی پشت لگد به خیلی چیزهای دیگر هم هست...


اینها را گفتم که بگویم کوچکی برای جواب دادن! ینی نمی دانم باید سلام کنم.... یا مرّو کراما....